زنگ

بوی تو
بوی دست‌های خداست.
که گل‌هايش را کاشته
به خانه‌ی خود ميیرود!
تو که با منی، صبحانه‌ی من ليوانی کهکشان شيری است؛
و تکه‌های تازه‌ی رعدوبرق در بشقابم برق می‌زند...!

زنگ...

نسیمی کز بن آن کاکل آیو
مرا خوشتر ز بوی سنبل آیو
چو شو گیرم خیالش را در آغوش
سحر از بسترم بوی گل آیو زنگ...

بوی تو
بوی دست‌های خداست.
که گل‌هايش را کاشته
به خانه‌ی خود ميیرود!
تو که با منی، صبحانه‌ی من ليوانی کهکشان شيری است؛
و تکه‌های تازه‌ی رعدوبرق در بشقابم برق می‌زند...!

زنگ...

حال آن دارم که امشب مست مست پای کوبان تا سحر جامی به دست
سر به سر باده به باده مست مست هی زنم می تا ببازم هرچه هست

زنگ...

من مِهر كاشتم
تو بي مِهري درو كردي
از من كه گذشت
اين مِهر هم گذشت
حالا تو مي ماني وسالنامه اي
كه پاييزش
مِهر ندارد!

 

زنگ...

عد از تو دیگر ماه من آبان نخواهد شد
یک قطره از عشق تو هم باران نخواهد شد

با هر که بعد از من لبت خندید عادت کن
پاییز باشد کوچه ها عریان نخواهد شد

زنگ...

نور
مهم‌تر از چراغ است
شعر
مهم‌تر از دفتر است
و ...
مهم‌تر از ... است

شعرهاي من براي تو اما
با ارزش‌ترند از هر دويِ ما
اين شعرها
تنها مداركي هستند
كه به مردم اثبات مي كنند
تو
چقدر زيبا بوده اي
من
چقدر مجنون..

زنگ...

سرگشته از آنم که پاییزم بنامند
لبریز تر از آنم که غمگینم بنامند
عمرم همه در گوشه لبخند تو باغیست
امروز تر از آنم که فردایم بنامند

زنگ...

فکرشم نکن
دوباره با خیالت عاشقم نکن
تو مال من نمیشی دلخوشم نکن
فکرشم نکن

منتظر نباش
اگرچه غرق دل تو اشک و گریه هاش
نمیذارم بیاد به گوش تو صداش
منتظر نباش

حالا که
یکی دیگه کنارته
تموم سهم من ازت اتاق و خاطراتته
تو واسم
یه عکسی روی میز من
قراره با یه سایه زندگی کنم عزیز من
فکرشم نکن

فکرشم نکن
دوباره مثل اون روزا
یه عالم حرفای دوتایی باشه بین ما دوتا
من بی تو، یه درد بی نهایتم
گمون کنم تا آسمون رسیده این شکایتم
فکرشم نکن

زنگ...

چقدر ساکتی و من چقدر حرف زدم
دوباره گیج شدی حتما از سوالاتم

دلم گرفته اگر زنگ می زنم گاهی
مرا ببخش که اینقدر بی مبالاتم

زنگ...